کد مطلب:318531 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:360

حضرت معصومه علیها السلام در قم
گروههای مختلفی از اعراب همزمان با فتوحات اسلامی در اقصی نقاط ایران اسكان یافتند. برخی از سپاهیان لشكر اسلام بودند كه ایران را بر عراق و حجاز ترجیح داده و ماندگار شدند. بعضی دیگر در طی مهاجرت های گوناگون به ایران آمدند. یعقوبی در البلدان در توصیف قم می نویسد، از جمله قم: «و كسی كه قصد قم دارد، چون كسی كه رو به مشرق می رود از همدان بیرون رود و در روستاهای همدان پیش رود، و از شهر همدان تا شهر قم پنج منزل راه است و «شهر بزرگ قم»، به آن «مینیجان» گفته می شود و شهری است جلیل القدر كه گویند در آن هزار گذر است و درون شهر دژی است كهن برای عجم، و در كنار آن شهری است كه به آن «كمندان» گفته می شود و آن را رودخانه ای است كه در میان دو شهر آب در آن جاری است و روی آن پلهایی است كه با سنگ بسته شده و روی آنها از شهر «مینجان» به شهر «كمندان» عبور می كنند. و اهالی آن كه بر آن چیره اند، قومی هستند از «مذحج» و سپس از «اشعریان» و در آن مردمی از عجمهای كهن سكونت دارند، و قومی هم از موالی كه خود می گویند كه آنان موالی عبدالله بن عباس عبدالمطلب اند، و این شهر را دو نهر است، یكی از آن دو در بالای شهر و معروف است به «رأس المور» و دیگری در پایین شهر و معروف به «فوروز» و این دو نهر از چشمه هایی است كه در كاریزهای حفر شده ای جاری می شود، و این شهر در مرغزار با وسعتی است به اندازه ده فرسخ، و سپس به كوههای آن می رسد، كه از آنهاست كوهی معروف به «روستای سرداب» و كوهی معروف به «ملاحه» و آن را دوازده روستاست: «روستای ستاره» و «روستای كرزمان» و «روستای فراهان» و «روستای وَرَه» و «روستای طیرس» و «روستای كوردر» و «روستای وردراه» و «روستای سرداب» و «روستای براوشتان» و «روستای براحه» و «روستای قارص» و «روستای هندجان» و بیشتر آب آشامیدنی اهل شهر در تابستان از چاههاست، و راهها از قم به ری و اصفهان و كرج و همدان از هم جدا می شود و خراج آن چهار میلیون و پانصد هزار درهم است».(1)



تشیع در قم از ربع آخر قرن اول هجری رواج یافت و از سوی امامان شیعه به عنوان پناهگاه شیعیان محسوب شد و خیل عظیمی از پیروان اهل بیت علیهم السلام را در خود جای داد.



دوری قم از مركز خلافت و سابقه تشیّع در آن، به راحتی توانست شهر را پناهگاهی برای یاران ائمه علیهم السلام سازد. وقتی كاروان مدینه در ساوه مورد هجوم قرار گرفت مردم قم به یاری آنها شتافته و كاروان را به شهر خویش هدایت كردند.



مؤلف تاریخ قم می نویسد:



«دیگر از سادات حسینیه از فرزندان موسی بن جعفر علیهما السلام كه به قم آمدند فاطمه بود دختر موسی بن جعفر علیهما السلام، چنین گویند بعضی از مشایخ قم كه چون امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام را از مدینه بیرون كردند تا به مرو رود از برای عقد بیعت به ولایت عهد برای او فی سنة ماتین، خواهر او فاطمه بنت موسی بن جعفر (علیهم السلام) در سنه احدی و ماتین به طلب او بیرون آمد، چون به ساوه رسید بیمار شد، پرسید كه میان من و میان شهر قم چقدر مسافت است؟ او را گفتند كه ده فرسخ است. خادم خود را بفرمود تا او را بردارد و به قم برد. خادم او را به قم آورد و در سرای موسی بن خزرج بن سعد اشعری فرود آمد و نزول كرد.



و روایت صحیح و درست آن است كه چون خبر به آل سعد رسید، همه اتفاق كردند كه قصد ستی فاطمه كنند و ازو درخواست نمایند كه به قم آید از میانه ایشان موسی بن خزرج تنها هم در آن شب بیرون آمد و چون به شرف ملازمت ستی فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بكشید و به سرای خود او را فرود آورد...(2)»



در این بیان سال هجرت حضرت فاطمه علیها السلام، بیماری وی در ساوه، انصراف از سفر به خراسان و قصد رفتن به قم از جانب ایشان در روایتی ذكر شده كه با ذكر روایت دیگری كه آن را صحیح می دانیم آگاهی قمیان از كاروان مدینه، و حضور حضرت معصومه علیها السلام در ساوه و بیرون رفتن موسی بن خزرج از قم جهت استقبال از ایشان و آوردن كاروان به قم خبر می دهد. همچنین در روایت اول از وجود خادمی همراه حضرت معصومه علیها السلام آگاه می شویم كه گویا در نایین مدفون است.(3)



با توجه به این نكته كه خاندان اشعری از مهمترین خاندانهای عرب مقیم قم بودند و تا قرن چهارم قدرت مهم شهر محسوب می شدند(4) بزرگ اشعریان كه به استقبال كریمه اهل بیت می شتابد و آن بانوی مكرمه در خانه وی منزل می كند.



حضرت فاطمه معصومه علیها السلام پس از روزها طی طریق با شهادت یاران در منازل بین ساوه و قم، در پایگاه تشیّع اسكان می یابد و پس از هفده روز به شهیدان می پیوندد. حسب معمول آن روز كه فاصله دو منزل در یك روز طی می شد و منازل مدینه تا قم حدود 54 منزل بود از این روی اگر توقف بیش از معمولی در بین راه صورت نگیرد طی این مسافت به حدود دو ماه زمان نیاز دارد.



از حضرت فاطمه معصومه علیها السلام هیچ حدیث و روایتی از امام كاظم و امام رضاعلیه السلام نقل نشده و تنها پنج روایت وی از طریق فاطمه بنت علی بن موسی الرضاعلیه السلام و بكر بن احمد قصری به دست ما رسیده است.(5)



مفاهیم حدیثی این روایات بر محور ولایت استوار است و معانی زیر را القا می كند:



1. وصایت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام.



2. تثبیت جایگاه غدیر در فرهنگ تشیّع.



3. هشدار به جامعه شیعی از فراموشی روز غدیر خم.



4. موقعیت علی علیه السلام نسبت به رسول اعظم الهی صلی الله علیه وآله وسلم.



5. برابری دوستی خاندان عصمت و طهارت با شهادت در راه خدا.



شخصیت معنوی



حضرت امام موسی كاظم علیه السلام نسبت به دیگر خاندان امامت و اهل بیت عصمت و طهارت فرزندان بیشتری دارند. چند شخصیت مهم خاندان موسوی عبارتند از:



1. حضرت امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام.



2. حضرت احمد بن موسی علیه السلام.



3. حضرت فاطمه معصومه علیها السلام.



حضرت معصومه علیها السلام پس از امام رضاعلیه السلام دومین شخصیت ملكوتی این خاندان به شمار می آید و به القاب والایی چون «معصومه»، «كریمه اهل بیت»، «طاهره»، «حمیده»، «بَرّه»، «رشیده»، «تقیّه»، «نقیّه»، «رضیّه»، «مرضیه»، «سیّده» و «اخت الرضاعلیه السلام» خوانده شده است كه همه به واسطه مقامات عالی عرفانی و سلوك معنوی ایشان در طول حیات و یا ظهور كرامات عدیده از سوی آن بانوی مكرمه است.



شخصیت معنوی و ملكوتی حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به اندازه ای است كه زیارت وی از سوی امام معصوم علیه السلام ترغیب شده است. امام رضاعلیه السلام در جواب سعد بن سعد فرمود.



«مَنْ زَارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ»(6)



«هر كس او را زیارت كند، ثوابش بهشت خواهد بود».



«مَنْ زارَ عَمَّتی بِقُم فَلَهُ الْجَنَّةُ»



«هر كه عمه ام را در قم زیارت كند، بهشت از آن اوست».



ازدواج نكردن حضرت معصومه علیها السلام



هیچ یك از دختران امام كاظم علیه السلام ازدواج نكردند و امام كاظم علیه السلام ازدواج آنها را به اجازه برادر بزرگوارشان حضرت امام رضاعلیه السلام موكول كرده بود. یعقوبی می گوید:



«موسی بن جعفر وصیت كرد كه دخترانش شوهر نكنند و هیچ یك از آنان شوهر نكرد مگر ام سلمه در مصر به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد(7) درآمد و در این باره میان قاسم و خویشانش جریان سختی پیش آمد تا آنجا كه قاسم قسم خورد ... جز آن كه او را به حج برد، منظوری نداشته است».



شیخ صدوق متن كامل وصیت نامه امام كاظم علیه السلام را نقل كرده است. در بخشی از آن حضرت به ازدواج دخترانش اشاره كرده، می فرماید:



در مورد اموال و خانواده و فرزندانم، او به منزله خود من است، و اگر صلاح دید كه برادرانش را - كه در آغاز این نوشته از آنها نام برده ام - «به همان صورت كه من در اینجا ذكر می كنم» باقی بگذارد، می تواند این كار را بكند و اگر نخواست، می تواند آنها را كنار بگذارد و كسی حق اعتراض به او را ندارد، و اگر كسی از آنها بخواهد خواهر خود را عروس كند، بدون اجازه و دستور او این حق را ندارد، و هر نیرو و قدرتی بخواهد او را از اختیاراتی كه در اینجا ذكر كرده ام، كنار بزند و مانع او بشود، با این كار از خدا و رسولش فاصله گرفته و بركنار شده است و خدا و رسولش نیز با او رابطه ای نخواهند داشت، و لعنت خداوند و تمام لعنت كنندگان و ملائكه مقرّب و انبیاء و مرسلین و مؤمنین بر چنین شخصی باد، و هیچ یك از سلاطین و نیز هیچ یك از فرزندانم حق ندارند او را از اموالی كه نزد او دارم بركنار كنند، من نزد او اموالی دارم، و سخنان او در مورد مبلغ آن، كاملاً مورد قبول من است چه كم بگوید، چه زیاد، و علت ذكر اسامی سایر فرزندانم فقط این بود كه نام آنها و اولاد صغیرم در اینجا با احترام ذكر شود و آنها شناخته شوند.



آن همسرانم كه «اُم ولد» هستند، هر كدام كه در منزل باقی ماندند، دارای همان حقوق و مقرّری خواهند بود كه در زمان حیاتم از آن برخوردار بودند، به این شرط كه او مایل باشد، و آنهایی كه ازدواج كنند دیگر نمی توانند بازگردند و مقرّری دریافت دارند مگر اینكه «علی» صلاح بداند، دخترانم نیز همین گونه اند.



امر ازدواج دخترانم به دست هیچ یك از برادران مادری شان نیست و دخترانم نباید كاری انجام دهند جز با صلاح دید و مشورت او، و اگر برادران مادری دخترانم (بدون اجازه «علی») در مورد ازدواج آنان كاری انجام دهند خداوند تعالی و رسولش - صلی الله علیه و آله - را مخالفت و نافرمانی كرده اند، او نسبت به مسائل ازدواج قوم خود داناتر است اگر خواست تزویج می كند و اگر نخواست، نمی كند، و من آنان را نسبت به آنچه در این نوشته ذكر كرده ام وصیّت نموده ام و خداوند را بر آنها گواه می گیریم.



حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام و شهود، مُهر كردند.



به طور یقین منع امام كاظم علیه السلام بنا بر مصالح ویژه عصر خویش بود چه شیعیان در تقیه به سر می برند و امكان داشت افرادی بیگانه كه هیچ مناسبتی با اهل بیت ندارند با خانواده تقوا و عفاف رابطه نسبی پیدا كنند. به همین دلیل این منع آغاز نهضت بانوان موسوی بر علیه عباسیان تلقی شد و این خاندان بزرگ با مبارزه منفی خود ساختار اجتماعی عصر عباسی را زیر سؤال بردند كه حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در این نهضت نقش ویژه ای داشت، همانگونه كه كاروان مدینه به نام ایشان مشهور است به صراحت نامی از دیگر خواهران ایشان برده نشده است و تنها آرامگاههای منسوب به آنان در طول مسیر ما را به نام بانوان موسوی كه همراه حضرت معصومه علیها السلام بودند، هدایت می كند.



نورافشانی در قم



وجود پاكیزه حضرت معصومه علیها السلام تنها هفده روز در قم دوام یافت و پس از این مدت كوتاه به لقاء الله شتافت. مؤلف تاریخ قم از وفات و تشییع پیكر نورانی دختر موسی بن جعفرعلیهما السلام چنین یاد كرده است:



«... ستی فاطمه ... هفده روز در حیات بود چون او را وفات رسید بعد از تغسیل و تكفین و نماز موسی بن خزرج در زمینی كه او را بابلان بود آنجا امروز روضه مقدسه اوست، دفن كرد و بر سر تربت از بوریا سایه ساخته بودند تا آنگاه كه زینب دختر محمّد بن علی الرضا این قبه بر سر تربت او بنا نهاد».(8)



با توجّه به نقل برخی از مورخان و قرائنی كه در طول مسیر از ساوه تا قم مشهود است، همانگونه كه مردان كاروان را به شهادت رسانده اند، حضرت فاطمه معصومه علیها السلام و بانوان همراهش توسط عوامل بنی عباس مسموم شدند. در طی مسافت هر یك از بانوان با تأثیر سم، به شهادت رسیده و در شهرها و روستاهای مسیر حركت به خاك سپرده شدند.



اشعریان در زمان ورود كاروان مدینه، از بزرگان قم و برجسته ترین شخصیتهای سیاسی فرهنگی شهر به شمار می آمدند. لذا به همین جهت موسی بن خزرج به استقبال كاروان حضرت شتافت و آنها را در منزل خود جای داد و پس از شهادت حضرت معصومه علیها السلام محل خاكسپاری حضرت را عهده دار شد. او نخستین كسی بود كه تولیت مزار شریف حضرت فاطمه معصومه كریمه اهل بیت را بر عهده گرفت. پس از گذشت چند سال حضرت زینب دختر امام جوادعلیه السلام قبه ای از آجر بر فراز آرامگاهش بنا كرد. در طول عصر امامت، وكلای امامان شیعه به این مهم می پرداختند. «حسین بن اشكیب سمرقندی» متوفای بعد از 260 هجری قمری، از دانشمندان نامور ایران و از اصحاب امام هادی علیه السلام(9) و امام حسن عسكری علیه السلام(10) از جمله افرادی است كه در اواسط قرن سوم هجری تولیت آستانه مقدسه قم را بر عهده داشت. نجاشی در كتاب خود از سمرقندی اینگونه یاد كرده است:



«حسین بن اشكیب، از علمای امامیه و از مردم خراسان، دانشمندی موثق و مقدم بوده است. كشّی او را در شمار اصحاب امام حسن عسكری علیه السلام آورده و عیاشی از وی بسیار روایت نموده و به حدیثش اعتماد كرده است. او در نقل حدیث مورد وثوق كامل و شخصی منضبط بوده است.»



كشّی نیز از او یاد كرده است: «او قمی و خادم قبر بود ... استاد ما (شیخ مفید) از ابوالقاسم جعفر بن محمد - قولویه - از - محمد بن وارث - سمرقندی نقل می كرد كه كتاب «رد بر كسی كه گمان كرده پیغمبر پیش از بعثت بر دین قوم خود بوده است» و كتاب «ردّ بر زیدیه» و «كتاب نوادر» از تألیفات حسین به اشكیب است ...»(11)



احتمال دارد وكیل وقت امام حسن عسكری علیه السلام، «احمد بن اسحاق اشعری» در زمان حیات امام یازدهم تولیت آستانه مقدسه قم را عهده دار بوده باشد.(12)



نویسنده تاریخ قم تنها به سال وفات (201 ه .ق) حضرت معصومه علیها السلام اشاره كرده است.(13) برخی دیگر از متأخرین، دهم ربیع الثانی را روز ارتحال آن حضرت ذكر كرده اند.(14)



امام رضاعلیه السلام در قم



امام رضاعلیه السلام طبق دستور مأمون از راه بصره، اهواز و فارس به خراسان برده شد تا بتواند با تأیید ولایتعهدی امام، حكومت خود را مستحكم كند. اما مأمون از اینكه امام رضاعلیه السلام از شهرهای شیعه نشین عبور داده شود، می هراسید. زیرا احتمال می داد مردم به امام پیوسته بر علیه او دست به شورش بزنند. به همین دلیل این سخن كه: امام رضاعلیه السلام در سفر اول خود به خراسان، از مسیر كوفه نیامده،(15) با اینكه صحیح به نظر می رسد نمی تواند سخن قاطعی در مورد نیامدن امام به قم و عبور ایشان از راه كوفه باشد؛ زیرا، در منابع روایی ما آمده است كه امام رضاعلیه السلام در قادسیه، منزلی از منازل راه كوفه به خراسان با بزنطی ملاقات داشته است.(16) بیهقی در تاریخ خود یادآور می شود كه طاهر ذوالیمینین، با امام رضاعلیه السلام در بغداد بیعت كرد(17) و تذكره نویسان با كمال صراحت ورود امام رضاعلیه السلام به قم را نقل كرده اند. به این ترتیب احتمال می رود سفر دیگری نیز داشته باشند و این نظر بر اساس منابع تاریخی گفتاری درست به نظر می رسد. چنانكه یعقوبی گوید:



«مأمون در سال 202 از مرو رهسپار عراق شد و ولیعهدش رضاعلیه السلام و وزیرش فضل بن سهل ذوالریاستین همراه وی بودند.»(18)



طبری انگیزه مسافرت مأمون به بغداد در سال 202 ه را اینگونه گزارش كرده است: «از جمله حوادث سال 202 ه. ق آن بود كه مردم بغداد با «ابراهیم بن مهدی» بیعت كردند و او را مبارك نام نهادند.»



گویند: در نخستین روز محرم با وی بیعت خلافت كردند و مأمون را خلع كردند و چون روز جمعه شد، ابراهیم به منبر رفت و نخستین كسی كه با وی بیعت كرد، عبیدالله بن عباس هاشمی بود، سپس منصور بن مهدی، پس از آن بنی هاشمیان دیگر، پس از آن سرداران ... اینان سران و پیشروان بودند كه از مأمون خشمگین بودند كه می خواست خلافت را از پسران عباس به پسران علی برد و پوشش پدران خویش را كه سیاه بود، رها كرده بود و سبز پوشیده بود.»(19)



در اثر اختلافاتی كه در بغداد، پایتخت پیشین عباسیان، روی داد مأمون دستور صادر كرد به سوی بغداد حركت كنند.(20) و خود به همراه امام رضاعلیه السلام راه بغداد را در پیش گرفت و پس از سركوب آشوب به مرو بازگشت. از این روی ممكن است عبور امام رضاعلیه السلام از قم در جریان رفت و آمدی كه بین بغداد و مرو روی داد، صورت گرفته باشد. یكی از مورخان در این باره می نویسد:



«حضرت رضاعلیه السلام وارد قم شد و مردم كه از ورود آن حضرت باخبر شده بودند، به ملاقات آن حضرت می شتافتند و برای ضیافت ایشان بر یكدیگر پیشی می گرفتند، حضرت برای قطع خصومت فرمود: «اِنَّ النّاقَةَ مَأمُورَةٌ» - این شتر مأمور است و به هر كجا برود، همانجا منزل خواهیم كرد - شتر به حركت درآمد تا كنار خانه ای زانو زد. صاحب آن خانه شب قبل از ورود آن حضرت در خواب دیده بود كه حضرت رضاعلیه السلام فردا میهمان او خواهند بود و چون رؤیای او به حقیقت پیوست در شگفت شد. آن خانه مورد توجه قرار گرفت و مردم به آن محل می آمدند و استفاده می بردند. امروز همان محل مدرسه شده است و اینك به «مدرسه رضویه» مشهور است.»(21) و محل آن به محله شاه خراسان معروف است و تكیه ای به این نام تكیه شاه خراسان نیز در قم هست.(22)



مؤلف تاریخ قم نیز از چشمه ای در قم خبر می دهد كه امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام از آن چشمه آب نوشیده و بدان موضع غسل كرده است.(23) چنین به نظر می رسد حضرت امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام نخستین معصومی است كه به زیارت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام آمده است.



منابع



1. قرآن كریم



2. آثار البلاد و اخبار العباد



3. اثبات الوصیه



4. احتجاج



5. اختیار معرفة الرجال



6. اصول الكافی، كلینی



7. اعلاق النفیسه



8. اعلام الوری



9. الارشاد، شیخ مفید



10. الانوار البهیه، محدث قمی



11. البدایه و النهایه



12. البلدان



13. التاریخ الاسلامی و الحضارة الاسلامیه



14. التنبیه و الاشراف



15. الحیاة السیاسیه للامام الرضا علیه السلام



16. الذریعه، آقا بزرگ تهرانی



17. الصواعق المحرقه



18. الفهرست، شیخ طوسی



19. الكامل فی التاریخ



20. المجدی



21. المقالات و الفرق



22. امالی، شیخ صدوق



23. بحارالانوار، علامه مجلسی



24. بحر الانساب



25. تاریخ الكوفه، سید حسن نجفی



26. تاریخ اهل البیت



27. تاریخ بیهقی



28. تاریخ تكایا و عزاداری در قم



29. تاریخ طبری



30. تاریخ عرب، فلیپ حتی



31. تاریخ قم



32. تاریخ نائین



33. تاریخ یعقوبی



34. تذكرة الخواص، ابن جوزی



35. تقویم البلدان



36. جامع الرواة



37. جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی



38. حدود العالم من المشرق الی المغرب



39. دایرة المعارف تشیّع



40. دولتهای شیعه در طول تاریخ



41. رجال الطوسی



42. رجال النجاشی



43. روضة الواعظین



44. ریاض الانساب و مجمع الالقاب



45. سیری در وادی عشق



46. سیری كوتاه در تاریخ تفرش و آشتیان



47. سیمای آشتیان



48. طبقات ابن سعد



49. طبقات سلاطین اسلام



50. علل الشرایع



51. عمدة الطالب



52. عیون اخبار الرضا علیه السلام



53. غایة الاختصار



54. فرحه الغری



55. فصلنامه آشتیان



56. قیام سادات علوی برای خلافت



57. كامل الزیارات



58. كتاب الغیبه، شیخ طوسی



59. كریمه اهل بیت، علی اكبر مهدی پور



60. كشف الظنون



61. كشف الغمه



62. كشف اللئالی



63. كنز الانساب



64. گنجینه آثار قم



65. مدینه منوره، صالح لمعی مصطفی



66. مراة الجنان



67. مسالك و ممالك، اصطخری



68. مستدرك سفینة البحار



69. مسند الامام الرضا علیه السلام



70. مسند الامام الكاظم علیه السلام



71. مسند فاطمه معصومه، سید علیرضا سید كباری



72. معجم البلدان



73. معجم رجال الحدیث، آیة الله خویی



74. مقاتل الطالبیین



75. مناقب آل ابی طالب



76. منتخب دریای سخن



77. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی



78. نزهة الابرار



79. نزهة القلوب



80. وسیلة المعصومیه



81. ینابیع الموده





1) تاريخ قم، ص 213.

2) تاريخ نائين، ج 1، ص 66 .

3) تاريخ قم، ص 241.

4) ر.ك. مسند فاطمه معصومه سلام الله عليها.

5) عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 660 ، باب 67، ح 1.

6) كامل الزيارات، ص 324.

7) تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 421.

8) تاريخ قم، ص 213.

9) رجال الطوسي، ص 413.

10) از اساتيد «محمد بن مسعود عياش سمرقندي است» همان، ص 429.

11) رجال النجاشي، ش 88 ، ص 44 و 45.

12) تاريخ قم، ص 211.

13) همان، ص 213.

14) وسيلة المعصومية، ص 165؛ منتخب درياي سخن، ص 34.

15) المقالات و الفرق، ص 95.

16) مسند الامام الرضا عليه السلام، ج 1، ص 155 و 160؛ بصائر الدرجات، ص 246؛ الكافي، ج 2، ص 631؛ قرب الاسناد، ص 213.

17) تاريخ بيهقي، مجلد ششم، ج 1، ص 190.

18) تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 469.

19) تاريخ الطبري، ج 8 ، ص 557.

20) همان، ص 564.

21) فرحة الغري، الباب الثامن، ص 46؛ منتهي الآمال، ص 302.

22) تاريخ تكايا و عزاداري قم، ص 144.

23) تاريخ قم، ص 91.